توتم

با قاطعیت می‌توان توتم را تنها همراه خود در مسیر سخت زندگی بدانم

توتم

با قاطعیت می‌توان توتم را تنها همراه خود در مسیر سخت زندگی بدانم

نذر کرده‌ام تا واژه‌هایم را زیرباران سکوت تو خیس کنم

 

دلم را نذر آمدنت کرده بودم باران 

 

دلم را نذر آمدنت کرده‌ام باران 

  

توتم ‌جان!   

یک چیز بگویم توتم ‌جان!

دست مرا که گرفتی و بردی زیر آن درخت ِ تنها

در آن گرگ‌ومیش

- یادت که می‌آید؟-

و چاقو دادی

و گفتی

بکن!

و کندم! 

پ.ن:

  • نذر کرده‌ام تا واژه‌هایم را زیرباران سکوت تو خیس کنم  
  • پابوسی رسم وروسومی دارد که مدت‌هاست از یاد برده‌ام 

نظرات 1 + ارسال نظر
همسایه چهارشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 06:35 ب.ظ http://minoom.blogsky.com

زیبا بود
و
دوست داشتنی
محمد و مینو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد