توتم جان شاید باور نداشته باشی نمیدانم به اینجا سرمیزنی یا خیر به هر حال می نویسم تا دیگران بدانند که من .... تو هستم
توتم جان دیشب خوابت را دیدمِ..
خوابی عجیب؛ شکلات آب شده و هیاهویی غیر قابل باور...
انگار همانطور که تو میگفتی عشق من نسبت به تو رسوای عالم بود و این را فقط من نمیدانستم...
توتم جان امروز باعطری بیدار شدم که در تلخترین روز زندگیم ـ تولد ـ از تو به یادگار گرفتم...
راستی حتماً این بار از معبود مینویسم تا که هر وقت تو هم مثل من از سر دلتنگی به این شبکه مجازی پناه بردی با سرچ ساده معبودت را بخوانی....
مجید جان دلبندم عشق نه عضق
...