چگونه میتوان از پائیز سرود و از خزان نوشت، در سرزمینی که نگاه شهوت انگیز تابستانش، هم چنان زمین را در حصار زمان می سوزاند و برگ پیرش حاضر به پوشاندن جامه زرد نیست تا مبادا در یک وزش باد، زندگی را وداع گوید.
خوبه که خودت واسه خودت کامنت میذاری جواب هم میدی چرا جواب این همه کامنتی که برات گذاشتم ندادی فقط اینو که معلوم نیست کی داده جواب دادی؟ من که میدونم خودت بودی واسه خودت خوش باش...
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
به به بالاخره از بند مادیات وام بانکی و دنیای کثیف سیاسی رها شدی و نوشتی اما یعنی چی؟؟؟؟؟
زیاد نمونده یک فقط یک ماه...
خوبه که خودت واسه خودت کامنت میذاری جواب هم میدی
چرا جواب این همه کامنتی که برات گذاشتم ندادی فقط اینو که معلوم نیست کی داده جواب دادی؟ من که میدونم خودت بودی
واسه خودت خوش باش...